مسئله دیگری که ذهن من را مشغول کرده و دوست دارم ان را با شما دوستان در میان بگذارم
بسیاری از احادیث و اخبار امروز وجود دارد که با همدیگر در تضاد است و مبنای عقلی ندارد
ودیگر این که مربوط به 2000سال پیش است و نمی تواند از گزند حوادث به دور مانده باشد
با توجه به این که باید به تاریخ تقریبا بدبینانه نگاه کرد و فکر کنم که اصلا به تاریخ نمی توان اعتماد کرد
و ما یه دوره ای در تاریخ اسلامی داریم که نقل حدیث از اهل بیت پیامبر ممنوع شد و در منبرها لعن و نفرین
جای ان را گرفت وبه نشر احادیث جعلی پرداختند به طور فراوان ان را گسترش دادند و حالا یه سری احادیث وجود
دارد که اگر شخص پیغمبر وجود داشت فقط می توانست جوابگوی ان باشد و حالا در نبود او ما باید چه کنیم
و با توجه به این که در این دوره همه ما انسانیم و به قولا معصوم نیستیم این وظیفه بر عهده کیست
که سره را از ناسره تشخیص دهد در این جاست که نقش سنگین عقل شروع می شود و این مسو لیت را تقریبا به عهده
می گیرد ولی این عقل تا کجا ما را یاری می کند ایا به نتیجه می رسیم و در این جاست که ما نباید همدیگر را متهم کنیم
به بی دینی ملحدی کافری چرا که ما این حق را داریم چرا که نمی توان در میان این گرداب و هوای طوفانی راهی را پیدا کرد
که بتوان به ساحل راه پیدا کرد تازه اگر در این دریا کشتی داشته باشیم که به همین راحتی غرق نشود و از نوع پیشرفته باشد
چه بسا اگر قایق یا کلکی باشد در همان امواج اول غرق شده ایم
حافظ از دست نده دولت این کشتی نوح ورنه طوفان حوادث ببرد بنیادت را
یا هو
گفته میشود که ملا صدرای شیرازی ما دیدگاه خاصی درباره زنان دارد
که سوال های زیادی را در اذهان گماشته است
و گفته میشود که با مقام والی او در تضاد است که پس از تحقیق
کل مطالب را برای دوستان می گذارم
واقعا هم خواندنی است
مطلب بعد این که ما قرار نیست با چشم بسته هر چیزی رو که هر کسی گفت قبول کنیم
مگه فیلسوفان کی بودند بشری مثل خود ما.
گاهی فلاسفه بزرگ هم لغزشهایی داشته اند که نمی توان نادیده گرفت
اصلا عقل ادمی زاد به خاطر همین است
بدبختانه مشکل اصلی خیلی از ما انسان ها خصو صا ایرانی ها این است که تا اسمی از شخص خاصی برده می شود
او را به صورت یک بت می پرستیم ولی وقتی می گوییم یکی از خصوصیات ان شخص را بگو میگه
نمی دانم
محل تولدش را بگو نمی دانم
چند سال عمر کرد نمی دانم
از نظریات معروف او چیست نمی دانم و می گوییم چه چیز ان را قبول داری که به او هم ایمان کامل داری می گه نمی دانم
این چیزی نیست جز این که شهرت و اوازه ان شخص را شنیده ایم
من قصد این را ندارم که که مقام علمی کسی را زیر سوال ببرم
و می گویم بیایید با چشم باز جهان رو ببینیم
خداوند بی نهایت است و لا مکان و لا زمان
اما به قدر فهم تو کوچک می شود
و به قدر نیاز تو فرود می آید
و به قدر آرزوی تو گسترده می شود
و به قدر ایمان تو کارگشا می شود
یتیمان را پدر می شود و مادر
نا امیدان را امید می شود
گمگشتگان را راه می شود
در تاریکی ماندگان را نور می شود
محتاجان به عشق را عشق می شود
خداوند همه چیز می شود و همه کس را
به شرط اعتقاد
به شرط پاکی دل
به شرط طهارت روح
و به شرط پرهیز از معامله با ابلیس
بشویید قلب هایتان را از هر احساس ناروا
و مغزهایتان را از هر اندیشه ی خلاف
و زبان هایتان را از هر آلودگی در بازار
بپرهیزید از هر ناجوانمردی , ناراستی و نامردی
چنین کنید تا ببینید خداوند چگونه . . .
بر سفره ی شما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان می نشیند
در دکان های شما کفه های ترازویتان را میزان می کند
در کوچه های خلوت شب با شما آواز می خواند
مگر از زندگی چه می خواهید که در خدایی خدا یافت نمی شود ؟؟؟؟
یکی از لطیفههای دوران نوجوانی این است که وقتی از بعضی میپرسند نمازتو خوندی؟ پاسخ میدهد قرصشو خوردم یا آمپولشو زدم و تا یه هفته نیازی به نماز ندارم.
من نمیدانم سازنده این لطیفه چه قصدی داشته ولی این لطیفه کاریکاتوری است از نوعی نگاه که در دینداری ما بسیار رایج است. نگاهی به جمعیت
مساجد و تکایا در ایام محرم و شبهای قدر ماه رمضان و مقایسه آن با سایر ایام سال میتواند تصویری ازاین باور نه چندان صحیح را به ما نشان دهد.
بسیاری معتقدند با عزاداری محرم یا رفتن به زیارت یا دادن نذری و امثال آن تا سال آینده بیمه هستند و گویا شیطان و هوای نفس نیز هماهنگ با ما کار
میکنند و تا شب قدری دیگر ما را رها میکنند. در واقع نوعی شرکت بیمه معنوی. برخی از ما طلبهها و نیز گروه عمدهای از مداحان به این عقیده مشکل
ساز دامن میزنند. این تفکر که متاسفانه در جان ما ریشه دوانده و میوه داده است به جز خمودگی در انجام اعمال دینی و فراموشی معنویت در سایر
اوقات ثمر دیگری ندارد. در حالی که دینداری حضور دائم در محضر خدا و به تعبیر من احضار همیشگی و همه جانبه خدا به زندگی است. و این مهم حاصل
نمیشود مگر با مبارزه مدام با همه نیروهایی که انسان را از خدا دور میکنند. زیرا این نیروها در درون و بیرون ما همواره در تلاشند و متاسفانه تعطیلی
هم ندارند. امام صادق علیه السلام میفرمایند وقتی دشمنی به نام شیطان داریم پس چرا غفلت؟( میزان الحکمه حدیث 15145) آیا ترویج باور «بیمه
سازی معنوی» چیزی به جز دعوت به غفلت است؟
دین داری ما آفات فراوان دیگری نیز دارد که به مرور خواهم نوشت