سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بیمه البرز ظفراباد

روزی مردی داخل چاهی افتاد و بسیار دردش آمد …

 یک روحانی او را دید و گفت :

حتما گناهی انجام داده‌ای.

یک دانشمند عمق چاه و رطوبت خاک آن را اندازه گرفت.

یک روزنامه نگار در مورد دردهایش با او مصاحبه کرد.

یک یوگیست به او گفت : این چاله و همچنین دردت فقط در ذهن تو هستند در واقعیت وجود ندارند.

 یک پزشک برای او دو قرص آسپرین پایین انداخت.

 یک پرستار کنار چاه ایستاد و با او گریه کرد.

یک روانشناس او را تحریک کرد تا دلایلی را که پدر و مادرش او را آماده افتادن به داخل چاه کرده بودند پیدا کند..

 یک تقویت کننده فکر او را نصیحت کرد که : خواستن توانستن است.

 یک فرد خوشبین به او گفت : ممکن بود یکی از پاهات بشکنه.

سپس فرد بیسوادی گذشت و دست او را گرفت و او را از چاه بیرون آورد…!!


ارسال شده در توسط بهلول.ظفراباد